یکی از عوامل مهم به وجود آمدن اختلالات عاطفی و رفتاری و اجتماعی کودکان، بدرفتاری والدین و به کار بردن تنبیه است. در بسیاری از خانوادهها، بویژه در مواردی که والدین وضع اقتصادی- اجتماعی– فرهنگی پایینتری دارند، تنبیه کودکان معمول است. فشارهای اجتماعی و روحی بر والدین، عامل مهم دیگری در بدرفتاری آنان نسبت به کودکان است. هرجا که چنین فشارهایی بر والدین وارد آید، طبعاً پرورش فرزندان نیز با دشواری و تلخکامی همراه خواهد بود. رشد کودکانی که مورد بدرفتاری و تنبیه بدنی مکرر قرار می گیرند، با کودکانی که در شرایط محبتآمیز و زندگی پرتحرک و شادمانه قرار دارند، کاملاً متفاوت است. [1]
والدین باید توجه داشته باشند تنبیه مختصر و کوتاه که بیشتر جنبه حیا یا شرمندگی داشته باشد، برای کودکان از یک تا 5سال امری ضروری است. البته به شرط آنکه موجب درد جسمانی یا باد ناسزا نشود. والدین به این نکته اساسی توجه داشته باشند که کودکان به سرعت نسبت به تنبیه بدنی یا پرخاشگری، بیتفاوت یا لجباز میشوند به طوری که بعداً بدون تنبیه بدنی و ناسزا، کاری را انجام نمیدهند و همین اطفال در بزرگی بزهکار یا خشن و سرکش میشوند. بنا براین تنبیه باید آنقدر ظریف، بجا و به موقع و خیلی به ندرت انجام گیرد که موجب شرمندگی کودک گردد.[2]
تنبیه به هدف و خواسته تنبیهگر نمیانجامد بلکه بیشتر آسیبی و زیان رسان است و رنجآور. تنبیه فقط موجب رنجش و آزردگی و تلخکامی میشود. هیچکسی بر پایه تلخکامی و آزردگی، رفتار شایسته و دلخواه در پیش نمی گیرد. در تنبیه کرن البته والدین مجری و طراح هستند و نوجوان در انتهای ریسمان تنبیه، موجود گیرنده و نافعال است. او جز نگاه ترسان و محکوم، نباید کاری انجام دهد. در این داستان البته بر والدین پابه پای نوجوان فشار وارد میشود. در سراسر این داستان ، نوجوان دستخوش آزردگی و تلخکامی است و این در شرایطی است که آدمی، با تلخکامی و آزردگی کار درست و راستی نمیتواند انجام دهد. اگر بخواهیم نوجوان رفتار درست و دلخواه ما را در پیش بگیرد، باید کاری کنیم که حال و احوال حوش و خرسندی داشته باشد و از نظر روانی در حالت استوار و باثباتی باشد.وقتی تنبیه صورت می گیرد، مسؤولیت رفتار نادرست از دوش نوجوان برداشته میشود و بر دوش تنبیه کننده میافتد حال آنکه مسؤولیت رفتار نوجوان به عهده خودش است نه به بزرگترها و والدینش.[3] تنبیه بدنی به خصوص اگر مکرر و بیحساب و کتاب اعمال شود موجب بروز پرخاشگری شدید و خصومت در کودک میشود. تأثیرات تنبیه برحسب سطح کلی پرخاشگری در کودک متفاوت است؛ کودکانی که نسبتاً غیر پرخاشگرند، در صورتی که تنبیه شوند واکنشهای خصومتآمیز خود را سرکوب میکنند، ولی کودکان پرخاشگر اگر تنبیه شوند رفتار پرخاشگرانه در آنها نه تنها سرکوب نمیشود بلکه ممکن است افزایش یابد.[4]
معصومان ع علاوه بر این که خود با کودکان خشن نبودند، اگر کسی نیز با آنها با خشونت برخورد میکرد، او را از این کار نهی میکردند. ام الفضل همسر عباس بن عبد المطلب و دایه امام حسین (ع) میگوید: پیامبر(ص) حسین(ع) را که شیرخواره بود از من گرفت و در آغوش کشید. حسین(ع) لباس پیامبر را خیس کرد، من او را به سرعت و به تندی از پیامبر(ص) گرفتم، به طوری که او به گریه افتاد. پیامبر فرمود: ام الفضل! آرام باش، این تری است آب آن را پاک میکند، اما چه چیزی میتواند کدورتی را که از سوی قلب تو بر قلب حسین نشست برطرف سازد.[5]
[1] - ر.ک. سوسن سیف و دیگران، روانشناسی رشد، ص45.
[2] - ر.ک. عطاری کرمانی، عباس، این گونه فرزندتان را تربیت کنید، ص8.
[3] - ر.ک.مایکل، ترجمه نیسان گاهان، راهنمای رفتار با نوجوانان، صص 105و 106.
[4] - ماسن و دیگران، رشد و شخصیت کودک، ص524.
[5] حسنیزاده، همان ص111، به نقل از قمی، عباس، هدیه الاحباب...، ص196.