روانشناسان نحوه ارتباط والدین با فرزندان و شیوههای تربیتی آنها را به سه دسته طبقهبندی کردهاند: 1-والدین سهل گیرPermissive Parent ، 2- والدین سخت گیرauthoritarian ، 3- والدین مقتدرauthoritative ، که برخی عنوانهای مستبد و قاطع و اطمینان بخش را برای دسته دوم و سوم برگزیدهاند.[1]
والدین سهلگیر گرم هستند و درخواست و انتظارات کمی از فرزندان دارند، به آنان اجازه میدهند بی هیچ قیدوبندی احساسات و تکانش های خود را ابراز کنند،، فعالیت های کودکان را تحت اشراف ندارند و به ندرت کنترل مناسبی بر رفتار آنان دارند. والدین سخت گیر، الگوهای سختگیرانهای دارند که بسیاری از قواعد را بر فرزندان تحمیل نموده و انتظار اطاعت دقیق از آنان دارند، به ندرت برای فرزندان چرایی لزوم پیروی از قواعد را توضیح میدهند و اغلب از شیوههای اعمال فشار استفاده میکنند. والدین مقتدر، شیوه منعطف دارند که در آن به فرزندان آزادی عمل داده، در عین حال محدودیتهایی را برای آنان اعمال نموده و برای این روش ادلهای را برای فرزندان ارائه می کنند. آنان پاسخگوی نیازها و دیدگاههای فرزندان هستند و فرزندان را در تصمیمگیریهای خانوادگی دخالت می دهند. آنان در صورت لزوم از اعمال قدرت استفاده می کنند، البته برای این کار نیز استدلال ارائه میدهند.[2]
پافشاری در انجام تکلیف و موفقیت یکی از روشهای فرزندپروری است که گاهی به آن روش قاطعانه و مقتدرانه میگویند، والدین قاطع با محبتاند ولی معیارهای روشنی دارند و از فرزندان انتظار رفتار درست دارند. آشکار است که باید چنین انتظاراتی با سطح رشد کودک تناسب داشته باشد. والدین قاطع کودکان را وادار به اجرای قوانین میکنند و گاهی هم متوسل به تنبیه میشوند ولی علل قوانین را توضیح می دهند و در ضمن از کودکان می خواهند که در تنظیم قواعد خانه سهیم باشند. برای مثال، اگر کودکی چندین بار وسط خیابان بپرد و پدر و مادر قاطع هربار جلو او را می گیرد و توضیح میدهد که چرا نباید این کار را بکند. اگر این کودک باز هم به این رفتار ادامه داد پر یا مادر او را به اتاقش میفرستند و بدینترتیب کودک را تنبیه می کنند. هرچند که والدین قاطع نسبتاً صریح هستند ولی فرزندان را تشویق میکنند که «جوابTalk back » آنان را بدهند. به این معنا که آنان ارتباط متقابل را تشویق میکنند.[3]
ضد این روش، روش مستبدانهauthoritarian ، است. والدین مستبد نیز صریحاند ولی آنان خواهان اطاعت کورکورانه و احترام به مراجع قدرتاند. آنان به کودک اجازه جواب دادن نمیدهند و گفتگو را تشویق نمیکنند و در ضمن چندان هم مهربان نیستند. روش دیگر سهلگیرانهPermisive ، نامیده میشود. والدین سهلگیر چندان متوسل به تنبیه نمیشوند و در ضمن چندان قاعده و قانونی در خانه ندارند تا بچه را وادار به اطاعت کنند. از بچهها چندان انتظار رفتار معقول ندارند و به کودکان اجازه میدهند که خودشان نظم و ترتیب به کارشان بدهند.
مطالعات طولی و مقطعی نشان می دهند که موفقیت زیاد در مدرسه با روشهای فرزندپروری قاطعانه ارتباط دارد. در یک مطالعه وسیع معلوم شد که کودکان دبیرستانی بسیار موفق که نمره بالایی داشتند، والدینشان روش قاطعانه داشتند. کمترین نمره متعلق به دانشآموزانی بود که والدین مستبد داشتند.[4] در یک بررسی دیگر رفتار مادر با فرزندان پیش مدرسهای آنان مشاهده شد و کوکان در مهد کودک و در کلاس ششم پیگیری شدند. کودکان موفق مادرانی داشتند که از آنان توقع رفتار عاقلانه داشتند و به طور مؤثری با فرزندانشان ارتباط برقرار می کردند و مهربان بودند.[5] مادران کودکان موفق رفتار فرزندان خود را کنترل میکردند، البته همراه با توضیح و استدلال و گوشزد عوافب آن. برای مثال، اگر کودک غذا نمیخورد مادر میگفت، «اگر غذا نخوری سالم و بزرگ نمیشی». مادران کودکان ناموفق غالباً متوسل به روشهای مستبدانه میشدند مانند تهدید به زدن کودک.[6]
[1] - - سالاریفر و دیگران،همان، ص316. به نقل از: ماسن، رشد و شخصیت کودک ص499.
[2] - سالاریفر و دیگران،همان، ص317. به نقل از: Shaffer, D. R., Developmental Psychology, p.592.
[3] - ر.ک. ماسن و دیگران، زشد و شخصیت کودک، ص407.
[4] - ر.ک. ماسن و دیگران، همان، ص407، به نقل از: دورنیاخ، ریتر، لیدرمن، رابرتز و فرالی 1987.
[5] - ر.ک. ماسن و دیگران، همان، ص407. به نقل از: هس، هالودی، دیکسون، پرایس،1984.
[6] - ر.ک. ماسن و دیگران، همان، ص408. به نقل از: هس، مک دویت، 1984، ص202.