نقش والدین در سلامت روان فرزندان

اصطکاک و بهم خوردگی میان والدین - نقش والدین در سلامت روان فرزندان
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نقش والدین در سلامت روان فرزندان

اصطکاک و بهم خوردگی میان والدین

مشاجره‌ها و اختلافات خانوادگی هرچند به طلاق و فروپاشی خانواده منجر نشود، آثاری نامطلوب بر مولفه‌های سلامت روانی اعضای خانواده دارد. از آنجا که زن و شوهر با دو جنسیت متفاوت از دو خانواده با خصوصیات فرهنگی مختلف هستند، بروز اختلافات بین آن‌ها امر اجتناب ناپذیر است.. در این شرایط آنچه مهم است حل مشکل به شیوه معتدل و منصفانه است، در غیر این صورت تکرار و ادامه این تعارض‌ها آسیب‌های جدی به همسران و فرزندان در خانواده وارد می‌شود. بروز اختلالات روانتنی، از عوارض تعارض‌های خانوادگی است. در اثر بروز مشکلات جدی زناشویی، بچه‌ها دست‌کم در کوتاه‌مدت در روابط با والدین احساس امنیت نکرده و مشاهده بحث و جدل تلخ، ناتمام و حل ناشدنی والدین برای بچه‌ها بسیار پریشان کننده است.[1]

به‌هم خوردگی میان والدین، سبب به هم خوردن انضباط و تقسیم خانواده به دو اردوی دشمن می‌شود و هریک از پدر و مادر، فرزندان خود را علیه دیگری تحریک و به نافرمانی از دیگری وادار می‌کند و چون کودک از تشخیص حقیقت و اینکه حق با کدام طرف است عاجز می‌باشد بنا براین، همواره دچار اضطراب و دلهره خواهد شد و زشت‌ترین و ناپسندیده‌ترین صفت یعنی تملق و چاپلوسی در او به وجود خواهد آمد. کودک نیازمند تحسین و محبت پدر ومادر است و اگر میان آن دو بهم بخورد این احتیاج کودک- که از مهم‌ترین احتیاجات روانی او به‌شمار می‌رود- ارضا نخواهد شد و در نتیجه بزرگترین لطمه روانی را بر او وارد خواهد ساخت.[2]

دعوا و زدوخورد عمل بدی هست و هر بار که صورت می‌گیرد، احساسات ناخوشایند و ناراحت کننده‌ای بر فرد چیره می‌شود که شیرازه حیات را از وی بیرون می کشد. هر بار که زد و خورد اتفاق می‌افتد بچه‌ها بیش از همه کس دچار رنج و ناراحتی می‌شوند و در این برخوردها و زشتی‌ها، نفرت‌ها و کینه هایی بیرون ریخته می‌شود که در مواقع عادی کوچکترین تمایلی به ابراز و نشان دادن آن نیست. در واقع نزاع همیشه به گسستگی ارتباط‌ها، جدایی جدل کنندگان، واکنش‌های شدید جسمی از قبیل بالا رفتن فشار خون، سر درد، بی خوابی و حتی زخم معده ناشی از تنش و فشار عصبی منجر می‌شود. و فوق العاده مخرب بوده و یکی از عذاب‌آور ترین بخش‌های زندگی خانوادگی به شمار می‌آید.[3]

در خانواده‌هایی که تضاد و کشمکش زیاد است، همبستگی و مراقبت خانوادگی در حد بسیار پایین می‌باشد، در واقع در چنین خانواده‌هایی میزان مراقبت، نگهداری و مواظبت والدین در حد کافی نبوده است. این امر ارتباط بسیار زیادی با وجود دوستان و همسالان منحرف نوجوان دارد. عدم مراقبت و مواظبت و وجود دوستان و همسالان منحرف باعث به وجود آمدن رفتارهای مشکل‌آفرین می‌شود. علاوه بر این، وقتی بین کودک و والدین تضاد وجود داشته باشد، کودک به طرف همسالان و دوستان منحرف کشانده می‌شود و این امر باعث می‌شود نوجوان به مصرف مواد مخدر روی آورد.[4]

کودکان غالباً از این که پدر ومادرشان در مواردی خاص روابط ضعیفی با یکدیگر پیدا می‌کنند و یا اینکه بی‌پرده به یکدیگر خشونت نشان می‌دهند، بسیار رنج می‌برند. خانواده‌هایی که در آن‌ها پدر و مادر بی‌پروا در مقابل چشمان فرزندان مدام با یکدیگر دعوا می کنند و بر سر هم فریاد می‌زنند، اثرات متفاوتی بر فرزندان پسر و دختر می گذارند. پسرها ممکن است رفتارهای جامعه‌ستیز[5] مانند پرخاشگری از خود نشان دهند، در صورتی که دخترها مضطرب، گوشه‌گیر و افسرده می‌شوند.[6]

اگر میان اولیاء خصومت آشکار وجود داشته باشد، کودک دچار تعارض و کشمکش روانی می‌شود. بدین معنی که نمی‌داند از کدامیک باید جانبداری کند و یا اینکه حق را به کدام جانب بدهد. در این گونه موارد کودک ممکن است گاهی به سوی مادر و زمانی نیز به جانب پدر روی آورد و گاهی اوقات هم تنها از یک طرف پشتیبانی کند. در صورتی که تنها از یکی از اولیاء طرفداری کند، ممکن است تنفر و حشم دیگری را نسبت به خود برانگیزد و اگر نسبت به هر دو در مواقع مختلف، نظر موافق نشان دهد، باعث ایجاد اضطراب و تشویش و تنش در او خواهد شد. در هر صورت کودک از معامله نفعی نمی‌برد بلکه بالعکس، اثرات عمیق و جبران ناپذیری بر شخصیت او گذاشته خواهد شد.[7]

مناقشات پدر و مادر یکی از مهم‌ترین مسایلی است که کودک را دچار حالت دوگانگی عاطفی نموده و او را بر سر دوراهی قرار می‌دهد و به طور ناخودآگاه مجبور به عکس العمل‌های ظاهراً غیرطبیعی می‌نماید.. مردان حشن یا ضعیف، اکثراً کودکان نامتعادل از نظر روانی و شخصیتی دارند. اثر مشاجرات و منازعات والدین در حضور کودکان و نوجوانان به مراتب شدیدتر از جدایی و طلاق است[8]

باید ارتباط والدین به گونه‌اى باشد که امنیت و آرامش را در خانواده، حاکم نماید، تا در محیط امنیت، آموزش و اهداف خانواده و تربیت کودک بهتر عملى شود. پدر و مادر، باید سعى کنند که هماهنگ باشند و تضادّ میان خود را حتى الامکان کم کنند تا هم خود راحت زندگى کنند و هم با کودکان بهتر برخورد کنند. در جرّ و بحثهاى خانوادگى، کودک از نظر روحى، خیلى آسیب می‌بیند. امنیت خانواده، شرط اوّل ارتباط با کودک است.[9]



[1]   - ر.ک. سالاری‌فر و همکاران، بهاشت روانی، صص328 تا330.

[2]   - ر.ک. شعاری‌نژاد، روانشناسی رشد، ص156.

[3]   - ر.ک. واین دایر، ترجمه توران مالکی، همان، ص238.

[4]   - ر.ک. بیگلان و همکارن، مشکلات رفتاری نوجوانان، ص122.

[5]   - antisocial behavior   ، رفتاری که برای گروه یا اجتماع مضر و مخرب است.

[6]   - ر.ک. ساندرز، ترجمه نوشین شمس، برای همه پدرها و مادرها، ص64.

[7]   - شاملو، سعید، بهداشت روانی، ص55.

[8]   - میلانی‌فر، بهداشت روانی، ص94

[9] - ر.ک. بهشتی، محمود، سلامتی تن و روان


ارسال شده در توسط محمد نعیم اکبری