بهداشت روانی Mental Health ، روانپزشکی پیشگیر، بهداشت روانی اجتماعی یا روانپزشکی اجتماعی به کلیه روشها و تدابیری اطلاق میشود که برای جلوگیری از ابتلا و درمان بیماریهای روانی و توانبخشی بیماران روانی موجود به کار میرود.[1]
فرهنگ روانشناسی لاروس، بهداشت روان را چنین تعریف میکند: «استعداد روان برای هماهنگ، خوشایند و مؤثر کار کردن، برای موقعیتهای دشوار انعطافپذیر بودن و برای بازیابی تعادل خود، توانایی داشتن.[2] سازمان جهانی بهداشت نیز بهاشت روانی را چنین تعریف میکند: «بهداشت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت جای میگیرد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقشهای اجتماعی، روانی و جسمی؛ بهداشت، تنها نبود بیماری یا عقبماندگی نیست.[3]
همانطور که ملاحظه می شود در این تعاریف، بر تعادل، انعطاف و سازگاری با محیط تأکید شده است. طبق این تعریفها شخصی که بتواند با محیط خود (اعضای خانواده، همکاران، همسایگان، و بطور کلی اجتماع) خوب سازگار شود، از نظر بهداشت روانی بهنجار خواهد بود. چنین شخصی با تعادل روانی رضایت بخش پیش خواهد رفت. تعارضهای خود را با دنیای بیرون و درون حل خواهد کرد و در برابر ناکامیهای اجتناب ناپذیر زندگی مقاومت خواهد داشت.[4]
کارل منینجر karl Menninger ، مینویسد: سلامت روانی عبارت است از سازش فرد با جهان اطرافش به حد اکثر امکان به طوری که باعث شادی و برداشت مفید و مؤثر به طور کامل شود.[5]
واتسون Watson ، بنیانگذار مکتب رفتارگرایی، معتقد است که رفتار عادی نمودار شخصیت سالم انسان عادی است که موجب سازگاری او با محیط و در نتیجه رفع نیازهای اصلی و ضروری او می شود. چنین رفتاری نشانهی بهداشت روانی است. عدهای بهداشت روانی را پیشگیری از پیدایش بیماریهای روانی و سالمسازی محیط روانی- اجتماعی می دانند تا افراد جامعه بتوانند با برخورداری از تعادل روانی با عوامل محیطی خود رابطه و سازگاری درست برقرار کنند و به هدف های اعلای رشد و تکامل انسانی برسند. به بیان دیگر بهداشت روانی کاربرد معیارهایی است که از شیوع بیماری روانی کاسته و سلامت روان افراد جامعه را تأمین میکند. این معیار در درجه اول شامل اقدامات و تدابیری در جهت پیشگیری و در درجه دوم متضمن تشخیص موارد خفیف و درمان به موقع بیماری های روانی است. برخی معتقدند فردی از نظر روانی سالم است که بتواند از وضعیت و سمت اجتماعی خود استفاده کند و از عهده وظایف محوله به خوبی براید.[6]
بهداشت روانی، در معنای وسیع آن، از مقوله تعلیم و تربیت در تمام طول حیات انسان است. بهداشت روانی مستلزم تربیت همه حانبه فرد و تأمین امکانات آموزش و پرورش فرد در خانواده، مدرسه و مناسبات و ارتباطات اجتماعی است. تأمین بهداشت روانی به این معنا است که رفتارها و عادات و طرز تلقیها و افکار ورازشهای فرد را به گونهی سازمان دهیم که منجر به رشد همه جانبهی فردی و سعادت اجتماعی شود. بهداشت روانی بدین معنا نیز هست که آدمی با احساس امنیت و اعتماد به نفس تربیت شود. فرد عادت و علاقه به کار و فعالیت مثبت و سازنده داشته باشد. فرد صاحب ارزشهای ارجمند و منسجمی باشد، همنوعان خویش را همطراز خود بداند، آنان را دوست بدارد و برای رشد و سعادت آنان کار کند. به درجه ای از رشد اندیشه انسانی برسد که به انتخاب آگاهانه مداوم دست بزند و به مسایلی که پیش روی او قرار می گیرند پاسخ صحیح موافق یا ناموافق بدهد و بر آن ها به طور اصولی پای بفشارد. انسانی که از بهداشت روانی برخوردار است، به خود و توانایی های خود اعتماد دارد و آیندهی خود را نیز به درستی ترسیم می کند و برای تحقق آن می کوشد، شیوه های ناسالم زندگی را انتخاب نخواهد کرد. او انسانی است که از مسایل رشد روانی و شخصیت خویش آگاه است و برای تأمین سعادت خود می کوشد .[7]
[1] - میلانی فر، بهروز، بهداشت روانی، ص1.
[2] - ر.ک. حمزه گنجی، بهاشت روانی، ص9.
[3] - گنجی، همان، ص10.
[4] - گنجی، همان، ص10.
[5] - احمدوند، همان، ص3.
[6] - احمدوند، محمد علی، بهداشت روانی، ص4 به نقل از: مجله علمی نظام پزشکی، دوره 12، شماره 3.
[7] اکبری، ابوالقاسم، نیازهای جوانان و نوجوانان، ص43. به نقل از: (لطف آبادی1366)