نقش والدین در سلامت روان فرزندان

پرخاشگری نوجوانان - نقش والدین در سلامت روان فرزندان
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نقش والدین در سلامت روان فرزندان

تنش‌های روانی شدید

از دیگر ویژگی‌های دوره نوجوانی تنش‌های روانی شدید است که در روایات از آن‌ها به «جنون» و «سکر» تعبیر شده است و در روایت آمده است که پیامبر(ص) جوانی را نوعی دیوانگی دانسته است.[1] مستی جوانی قدرت تفکر و دوراندیشی را از جوان می‌ستاند و او را به کارهای نادرست می‌کشاند[2] امام علی‌(ع) نیز با بیان انواع مستی، مستی جوانی را همچون مستی مال، قدرت، علم و تمجیدخواهی عملی دانسته است که باعث زوال عقل و اراده و نیز نابودی آرامش و طمأنینه انسان می‌شود[3] این تعبیرها از درهم ریختگی و آشفتگی روانی انسان در این مقطع از عمر خویش حکایت دارد که بیشتر از تغیرات هورمونی و فشارهای غریزی و اقتضایات بلوغ جنسی ناشی می‌شود. در حقیقت این ویژگی مورد وفاق روانشناسان و صاحبنظران نیز هست. «استانلی هال» از آن به دوران طوفان و فشار یاد می‌کند؛ «پیاژه» جوانی را دوره آشوب درونی و انقلاب شخصی می‌نامد؛ «لوین» آن را دوره بی‌سروسامانی می‌خواند، «افلاطون» جوان را شرب‌زده توصیف می‌کند.[4]

5/5- پرخاشگری نوجوانان

یکی دیگر از ویژگی‌های نوجوانان پرخاشگری است. پرخاشگری و خشونت نوجوانان دو دلیل عمده دارد: یکی آنکه بسیاری از نوجوانان برای مقابله با تهدیدهای جسمی و روانی به خشونت روی می‌آورند. وقتی که در محل زندگی و مدرسه، کوچه و خیابان نوجوانان خشونت حاکم باشد، آنان نیز یاد می‌گیرند برای مقابله با تهدیدهای مستمر زندگی از خشونت استفاده کنند. نوجوانان دیگری که از نظر روانی در مرز پایین اختلال هذیانی پارانویاParanoia  ، هستند غالباً و به طور مستمر نسبت به افراد بزرگسال و همسالان خود بدگمانند و به همین دلیل برای حفاظت روانی از خود[5] به پرخاشگری و خشونت متوسل می‌شوند. دومین منبه پرخاشگری و خشونت در دوره نوجوانی نیاز شخصی به قدرت است. بسیاری از پسران و دختران جوان احساس می‌کنند که در بسیاری از مسائل زندگی تحت فشار و تحمیل قرار دارند. وقتی که والدین این افراد سلطه‌گر و خشن باشند، معلمان آن‌ها سرد و بی‌تفاوت و همسالانشان نیز پرخاشگر باشند، تنها وسیله‌ای که برای دفاع از خود و احساس قدرت شخصی این گروه از نوجوانان باقی می‌ماند خشونت و پرخاشگری است. اینان از خشونت استفاده می‌کنند تا قدرت نمایی کنند. اگر نوجوانی که دچار این نوع خشونت است از نظر إعمال کنترل شناختی بر رفتار خود ضعیف یا رشدنایافته باشد، رفتارهای خشونت‌آمیز او حالت تکانشیimpulsivity   دارد. یعنی هر وقت احساس خطر می‌کند یا احتیاج به احساس ارزش و قدرت پیدا می‌کند رفتار تکانشی وهیجانی از خود نشان می‌دهد.[6]

1/5/5- نظریه ناکامی – پرخاشگری

نظریه ناکامی پرخاشگری در سال 1933 توسط استادان دانشگاه بیل مطرح شده است. بر اساس نظر اینان، همه اعمال تهاجمی، نتیجه ناکامی است. یعنی پرخاشگری می‌تواندمعلول هر موقعیت ناخوش‌آیند و ملال انگیزی باشد، مهم‌ترین عامل در ایجاد پرخاشگری از میان همه موقعیت‌های ملال انگیز، ناکامی است، اگر فردی در نیل به هدف خود با شکست مواجه شود ناکامی حاصل، احتمال پاسخ پرخاشگرانه را افزایش می‌دهد. البته ناکامی همیشه به پرخاشگری منجر نمی‌شود و ناکامی تنها علت پرخاشگری نیست، به نظر این محققین هرگاه رفتار توأم با انگیزش و معطوف به هدف به مانعی بر بخورد ناکامی به وجود می‌آید. وقتی بچه‌ای هوس خوردن بستنی می‌کند و مادر به علت نزدیکی وقت ناهار از خرید بستنی امتناع می‌کند، در چنین وضعی ممکن است کودک احساس ناکامی کند، خشمگین شود و نسبت به مادر پرخاشگری کند. مطابق این نظریه ناکامی غالباً منجر به پرخاشگری خشم‌آلود می‌شود و برعکس نوعی از پرخاشگری که با خشم و هیجان توأم است اغلب در ناکامی ریشه دارد.

آزمایش معروف بارکر   Barker   و لوین Lewin   (1985) تصویر ورشنی از رابطه بین ناکامی و پرخاشگری را نشان می‌دهد. این روانشناسان، کودکان خردسال را با نشان دادن اطاقی پر از اسباب‌بازی‌های جالب و اجازه ندادن به آن‌ها برای بازی، ناکام کردند. کودکان در پشت مانعی سیمی ایستاده و امیدوار بودند بتوانند با اسباب‌بازی‌ها بازی کنند. پس از انتظار طولانی سرانجام به آن ها اجازه بازی داده شد. در این آزمایش گروه دیگری از کودکان مستقیماً و بدون ناکامیبا اسباب‌بازی‌ها بازی کردند. گروه اخیر با نشاط و سرور به بازی پرداخته اما گروه ناکام هنگام مواجهه با اسباب‌بازی‌ها، آن‌ها را پرتاب کردند و به آن‌ها لگد زدند.[7]



[1]   - ر.ک. حاجی ده‌آبادی و دیگران، بررسی مسایل تربیتی جوانان در روایات، ص28 به نقل از: مجلسی، بحار الانوار ج21، ص211.

[2]   - ر.ک. همان. به نقل از: محمدی ری‌شهری، حکمت نامه جوان، ص32.

[3] - همان به نقل از: آمدی، غرر الحکم، ج6، ص455، ش10948.

[4] - ر.ک. حاجی ده‌آبادی و حسینی‌زاده، بررسی مسایل تربیتی جوانان در روایات، صص 28 و 29.

[5] - Psychological self- protection

[6] - ر.ک. لطف‌آبادی، حسین، روانشناسی رشد، ص176.

[7] - احمدوند، بهداشت روانی، صص 95 و 96.


ارسال شده در توسط محمد نعیم اکبری